• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3774 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۵ فروردين

آقايان! نيروي انقلابي ناكارآمد نيست!

علي شكوهي فعال سياسي

مديرمسوول يكي از روزنامه‌هاي اصولگرا در نخستين سرمقاله خود در سال جديد از ضرورت انتخاب مديران بايسته و شايسته در انتخابات رياست‌جمهوري و نيز از ضرورت اجراي برنامه‌هاي اقتصاد مقاومتي سخن گفت و از جمله نوشت: «مشكلات اساسي كشور، مخصوصا در عرصه اقتصاد و معيشت مردم از ناكارآمدي، غيرانقلابي بودن، بي‌انگيزگي، بي‌تحركي، ضعف و نااميدي مديران ريشه مي‌گيرد، چرا كه به وضوح مي‌توان ديد تمامي امكانات و ظرفيت‌هاي لازم براي جهش اقتصادي و رسيدن به نقطه مطلوب در كشور موجود است و بنابراين در جا زدن و تاسف‌‌بارتر از آن، عقبگرد - كه در مواردي ديده مي‌شود- با هيچ توضيح و استدلالي غير از حضور مديران نالايق و ناكارآمد و بعضا واداده و غيرانقلابي قابل توجيه نيست. آيا غير از اين است؟!»  وي بعد از بيان اين مقدمه نتيجه گرفت: «اگر اين استدلال كه روشن و خالي از ابهام است قابل قبول باشد – كه هست – تنها چاره كار، سپردن امور و مسووليت‌ها به دست مديران لايق، متدين، انقلابي، پرتحرك و كارآمد است و اگر اين راه‌حل به كار گرفته نشود به يقين قافله اقتصادي كشور و معيشت مردم تا به حشر لنگ مي‌ماند و پيامدهاي ناگوار فرهنگي و ناهنجاري‌هاي اجتماعي فراواني نيز به دنبال خواهد داشت». حال چند پرسش درباره اين مقدمه و نتايجي كه نويسنده مطرح كرده، قابل طرح است: 1- انقلابي كيست و انقلابي بودن چه معنايي دارد؟ آيا هر دولتي كه تندترين مواضع شعاري را عليه آمريكا و اسراييل اتخاذ كند انقلابي است و هر دولتي كه همين مواضع ضدامپرياليستي و ضدصهيونيستي را با عقلانيت و با ملاحظه منافع ملي پي بگيرد، غيرانقلابي است؟ آيا هر دولتي كه شعار مردمي بودن و عدالتخواهي بدهد انقلابي است و دولتي كه به جاي پناه بردن به پوپوليسم و عدالتخواهي شعاري، با برنامه و كارهاي مدبرانه خود به مردم خدمت مي‌كند، انقلابي نيست؟ به نظر مي‌رسد درباره همه اين مفاهيم ارزشمند مطرح شده در عرصه انقلاب بايد دقيق‌تر سخن گفت و مفهوم عميق انقلابي بودن را به سطح شعار و نمايش انقلابي‌گري تنزل نداد. 2- وقتي عملكرد سه دولت اصلاحات، دولت پاكدستان! و دولت تدبير و اميد را با هم مقايسه مي‌كنيم به اين نتيجه مي‌رسيم كه بدترين عملكرد بر اساس شاخصه‌هاي اقتصادي متعلق به دولت مدعي عدالتخواهي يعني دولت احمدي‌نژاد است. كافي است ميزان درآمد آن دولت را با ميزان دستاوردهاي اقتصادي‌اش مقايسه كنيم و دريابيم كه ناكارآمدترين و ضعيف‌ترين عملكرد را دولت احمدي‌نژاد داشته است. با اين حساب نويسنده يا بايد در اصل ادعاي خودش در اين زمينه تجديدنظر كند يعني بگويد كه حل مسائل اقتصادي و معيشتي مردم ربطي به انقلابي يا غيرانقلابي بودن مديران ندارد يا بايد قضاوت خودش را درباره انقلابي و كارآمد بودن مسوولان سه دولت آخر جمهوري اسلامي تغيير بدهد. 3- در بررسي علل ظهور مشكلات جاري در كشور، بايد به ده‌ها عامل توجه نشان داد كه هم جنبه تاريخي دارند و هم جنبه اجتماعي و هم از مباني فكري و فرهنگي جامعه ما نشأت مي‌گيرند و در نهايت هم به ساختار سياسي كشور و عملكرد مديران خرد و كلان نهادهاي حكومتي از جمله دولت مربوطند.
ناديده گرفتن ده‌ها عامل موثر در ايجاد اين وضعيت و خلاصه كردن همه عوامل در يك عامل يعني مديران انقلابي، ما را به مسير غلطي هدايت مي‌كند و نمي‌گذارد درد را درست بشناسيم و در نتيجه در نشان دادن درمان هم به انحراف مي‌رويم. دقيقا به همين دليل است كه اين طيف از آقايان با همين تحليل غلط در سال 84 به حمايت از كسي اقدام كردند كه ظاهرا انقلابي بود و گفتمان وي مورد حمايت بسياري از نيروهاي اصولگرا قرار داشت اما در عمل ديديم كه نتوانست كشور را درست اداره كند و حتي با هدر دادن امكانات زيادي از جامعه، مسير قهقرايي را بر مردم تحميل كرد. 4- ممكن است گفته شود احمدي‌نژاد در ابتدا انقلابي بود و درست هم عمل كرد اما در دور دوم از روند انقلابي‌گري فاصله گرفت و در نتيجه دستاوردهاي دولتش كم شد.

اين سخن از چند جهت محل بحث است. اولا بخشي از عملكرد درست دولت اول احمدي‌نژاد حاصل ساختارها و عملكرد درستي بود كه دولت خاتمي براي او به ميراث گذاشت و اگر او مديريت داشت، مي‌توانست از آن فرصت براي حل بسياري از معضلات كشور بهره ببرد. ثانيا برنامه‌هاي دولت احمدي‌‌نژاد از همان اول محل اشكال بود و نبايد مقاومت او در برابر رهبري در مقوله وزارت اطلاعات را مقطع شروع انحراف دولت وي تصور كرد. ثالثا ميزان حمايت اصولگرايان و بسياري از مراكز قدرت و نهادهاي خاص از احمدي‌نژاد به‌حدي زياد و همه‌جانبه بود كه نمي‌توان حساب آنان را از عملكرد احمدي‌نژاد جدا كرد. رابعا از كجا معلوم اگر بار ديگر يك فرد به ظاهر انقلابي روي كار بيايد باز هم دچار همان انحراف‌ها نشود و دود بي‌تدبيري‌هاي او به چشم مردمي نرود كه به اميد تحقق وعده‌هاي عدالتخواهانه و انقلابي بودن به او راي دادند5- آقايان مي‌توانند بگويند راه‌حل اداره كشور انتخاب نيروهاي انقلابي براي مديريت كلان كشور است اما بايد ثابت كنند كه قادر به تشخيص درست مصاديق هستند و كساني را به مردم معرفي نمي‌كنند كه بعدا به افشاگري عليه او بپردازند. آنان هر گاه از يك دولتمردي حمايت مي‌كنند وي را در حد دولت امام زمان (عج) بالا مي‌برند اما به‌تدريج از آن فاصله مي‌گيرند و تا متهم كردن آنان به خيانت و نفوذي دشمن و مزدور بيگانه و... هم پيش مي‌روند. مگر همين برخورد را از ابتداي انقلاب تاكنون با دولت‌هاي بازرگان و موسوي و هاشمي و احمدي‌نژاد نداشتند؟ الان هم معلوم نيست درست تشخيص بدهند و اين از قضاوت غيرمنصفانه آنان روشن است. ناكارآمدي دولت احمدي‌نژاد و اقدامات بزرگ دولت روحاني را نديدن، بزرگترين نشانه برخورد غلط اين جريان با نيروهاي سياسي است. مختصر آنكه با الهام از سخن شهيد چمران معتقديم حق تقدم با نيروهاي انقلابي است اما قطعا نيروي ناكارآمد، انقلابي نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون