• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3774 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۵ فروردين

گزارش « اعتماد» به بهانه روز جهاني آگاهي از خطرات مين

مين‌هاي مناطق پاكسازي شده هنوز قرباني مي‌گيرد

بنفشه سام‌گيس

سيزده بدر 30 سالگي «اسماعيل عزيزيان» با انفجار مين گره خورد. اسماعيل، پريروز رفته بود اطراف روستاي‌شان گشتي بزند كه مين زير پايش منفجر شد. اسماعيل، ساكن روستاي «منيجه‌لان» كردستان بود و حالا در بيمارستان صلاح‌الدين ايوبي بانه بستري است و هيچ يك از مسوولاني كه پايان سال 90 جشن پاكسازي از مين استان كردستان را برگزار كردند هم، از مصدوميتش خبر ندارند چون آن قدر خيال‌شان از بابت پاك شدن زمين‌هاي استان از مين و مهمات منفجر نشده دوران جنگ راحت بود كه اصلا خبر انفجار مين را باور نكردند. اما اسماعيل كه بايد تا پايان عمر با يك پا زندگي كند، حالا خيلي خوب باور مي‌كند كه كابوس انفجار مين، دروغ نيست.
بنا بر آمار رسمي كه در نيمه دهه 80 اعلام شد، يك ميليون و ٣٨٠ هزار هكتار از زمين‌هاي استان خوزستان، بيش از ٤٠٠ هزار هكتار از زمين‌هاي استان ايلام، هزار و ٤٨٠ هكتار از زمين‌هاي استان كردستان، ٦٩١ هزار هكتار از زمين‌هاي استان كرمانشاه و ٥٩ هزار هكتار از زمين‌هاي استان آذربايجان غربي آلوده به مين و مهمات منفجر نشده باقيمانده از دوران جنگ بود. با وجود آنكه از سال 1368 و يك سال پس از پايان جنگ، عمليات پاكسازي مناطق مسكوني و اراضي كشاورزي 5 استان مرزي به‌طور‌رسمي آغاز شد و پيش از آن و در اثناي جنگ هم، يگان‌هاي تخريب دست به كار پاكسازي برخي مناطق و آماده‌سازي براي بازگشت تدريجي جنگ‌زدگان بودند، اما چنان‌كه مسوولان وقت وزارت دفاع و نيروهاي مسلح بارها اعلام كردند، كثرت مين‌هاي كاشته شده در اراضي مرزي همجوار با عراق (در ايران و در طول جنگ 8 ساله بيش از 16 ميليون مين در خاك 5 استان مرزي كاشته شد كه با اين تعداد، ايران بعد از مصر در رديف دومين كشور آلوده به مين جهان قرار گرفت) نامعلوم بودن محل كاشت مين‌ها به دليل عهدشكني دولت‌هاي عراق در تحويل نقشه مين‌هاي كاشته شده در ايران و ناكافي بودن تجهيزات پاكسازي، از مهم‌ترين دلايل كند شدن عمليات پاكسازي بود. اما اتمام پاكسازي حتي در بدترين شرايط چقدر بايد طول مي‌كشيد؟ گزارش‌دهي به روساي قواي مجريه و مقننه درباره انجام وظايف محوله در قبال اعتبارات دريافتي، اتفاقي بود كه مسوولان وقت و موظف به پاكسازي استان‌هاي مرزي از مين و مهمات منفجر نشده يادگار جنگ را به اين مسير رساند كه دقت را فداي سرعت كنند. از نيمه دوم دهه 80 تا پايان سال 93، گزارش‌دهي مسوولان درباره تهيه مقدمات برگزاري جشن‌هاي پايان پاكسازي 5 استان آلوده، حتي از اعمال دقت در كنترل كيفي و بازبيني‌هاي چندباره منطقه پاكسازي شده سبقت گرفته بود. كرمانشاه، نخستين استان بود كه پايان عمليات پاكسازي را جشن گرفت (19 بهمن 1391) بنا بر آخرين گزارشي كه از قربانيان مين در سال 95 در سايت «مين و زندگي» منتشر شده، از مجموع 55 كشته و مجروح انفجار مين و مهمات دوران جنگ، 5 نفر (2 كشته، 3 مجروح) ساكن استان كرمانشاه بوده‌اند.
استان ايلام و كردستان و خوزستان هم وضعي مشابه كرمانشاه دارند. جشن پاكسازي ايلام، پايان سال 91 و جشن پاكسازي كردستان، پايان سال 90 و جشن پاكسازي خوزستان، سال 94 برگزار شد اما اسماعيل، پريروز روي مين رفت و م.‌ر يكي از نيروهاي پاكسازي كه در سه استان كردستان، ايلام و آذربايجان غربي مشغول كار است و دو سال قبل هم در اثناي پاكسازي منطقه‌اي در كرمانشاه و انفجار مين، از ناحيه چشم و گوش دچار جراحت شد، به «اعتماد» مي‌گويد: «هنوز در استان ايلام گلوله پيدا مي‌كنيم. هنوز مين گوجه‌اي و والمرا پيدا مي‌كنيم. گلوله‌هاي عمل نكرده، بيشتر از مين پيدا مي‌كنيم. مناطقي در دست داريم كه در برخي از آنها پاكسازي خيلي خيلي ضعيف بوده و مناطقي كه نيمه‌كاره رها شده.» برگزاري دوره‌هاي آموزش و آگاهي از خطرات مين در اين 5 استان هم گواه دومي است بر اينكه پاكسازي استان‌هاي آلوده، هنوز هم به پايان نرسيده است. بهنام صادقي، يك فعال مين‌زدايي كه از سال پاياني دهه 60 و همراه با ساير اعضاي گردان تخريب لشكر 7 وليعصر، براي آموزش و آگاهي‌رساني درباره خطرات مين براي ساكنان شهرهاي خرمشهر و آبادان دست به كار شد و دو تابلو در ورودي شهر نصب كردند با اين هشدار كه «اهالي به محض مشاهده هر شيء مشكوك، به فرمانداري‌ها مراجعه كنند» و از آن به بعد، روستا به روستا مي‌رفت و آنچه درباره مين مي‌دانست، به روستاييان مرز آموزش مي‌داد، هنوز به عنوان مدرس آموزش خطرات مين، از سوي معاونت پيشگيري سازمان بهزيستي دعوت به برگزاري كلاس براي مربيان اعزامي بهزيستي مي‌شود و لابه‌لاي اوقات تحقيق و آموزش، به روستاها و عشيره‌نشين‌هاي 5 استان هم سر مي‌زند تا درباره خطرات مين و مهمات منفجر نشده بگويد.
« روستاييان و عشاير ساكن در اين 5 استان، بايد مناطق خطرناك و آلوده، تابلوهاي استاندارد هشدار‌دهنده درباره خطر وجود مين، شكل و ظاهر مين و مهمات منفجر نشده و نشانه‌ها و علايم وجود خطر را بشناسند. من هم اينها را آموزش مي‌دهم به علاوه برخي نكات پيشگيرانه. البته روستاييان و عشاير، چون ساكن همين مناطق هستند و تردد روزانه دارند، نه تنها ترسي از مين و ادوات جنگي ندارند بلكه با ظاهر و شكل انواع مين و مهمات آشنا هستند و حتي اعتماد به نفس بالايي هم دارند و در ابتدا، حاضر به شنيدن آموزش‌هاي ما نيستند اما وقتي با لحن گفتار ما آشنا مي‌شوند و مي‌بينند كه تا چه حد، جغرافياي منطقه را مي‌شناسيم، كم‌كم تسليم مي‌شوند و به حرف‌ها و هشدارهاي ما گوش مي‌كنند. آموزش‌هاي ما هم در اين سال‌ها بي‌تاثير نبوده. بنا بر آمار رسمي كه ارايه شده، از سال 1383 كه آموزش‌هاي رسمي و غير رسمي درباره خطرات مين در ايران آغاز شده، تا امروز، تعداد مجروحيت ناشي از انفجار مين و مهمات منفجر نشده، بيش از 80 درصد و تعداد تلفات منجر به فوت، 90 درصد كاهش داشته.»
اگر اين آموزش‌ها موثر بوده چرا هنوز قربانگاه انفجار مين برجاست؟ چرا پاي اسماعيل روي مين جا ماند؟ چرا هنوز برخي اهالي مهران كه به دليل درآمد بيشتر، به جمع‌آوري ضايعات مشغولند، قرباني انفجار مهمات منفجر نشده پنهان در كلاف ضايعات آهني مي‌شوند؟
صادقي نمي‌پذيرد كه فقر اقتصادي، تنها دليل تلفات انساني انفجار مين و مهمات عمل نكرده در مناطقي همچون مهران باشد.   «سهل‌الوصول بودن درآمد ناشي از فروش ضايعات فلزي، يكي از دلايل تلفات ناشي از انفجار مين در اين مناطق است. سال 68، به يك بنا در شلمچه آموزش داديم كه روزانه 10 هزار تومان درآمد بنايي داشت ولي با فروش يك پوكه تانك كه فقط يك ساعت براي پيدا كردنش وقت گذاشته بود، 30 هزار تومان نصيبش مي‌شد. بالاخره هم در همين گشتن‌ها و جستن‌ها، قرباني انفجار مين شد و پايش را از دست داد. بسياري موارد تلفات، ناشي از كنجكاوي است و بسياري موارد، ناشي از بي‌اطلاعي از خطرات مين يا جدي نگرفتن هشدارها. فقط هم روستاييان و عشاير را مقصر نخوانيم. آموزش‌هاي ما هم بايد صحيح باشد. اگر قرار است به روستايي و عشاير آموزش بدهيم، بايد او را بشناسيم. من هر وقت براي آموزش عشاير مي‌روم، با سازمان امور عشاير شهرستان هماهنگ مي‌كنم كه عشاير چه ساعتي از چراي دام به چادرهاي‌شان برمي‌گردند كه ما هم همان زمان برسيم. اگر مردهاي عشاير براي چراي دام رفته‌اند، حتما مربي خانم همراه داريم كه به خانم‌هاي عشاير آموزش بدهند يا منتظر بازگشت مردها مي‌شويم. اگر قرار است به كودك آموزش بدهيم، بايد با زبان خودش با او حرف بزنيم. با اسباب بازي‌هاي هشدار‌دهنده و بازي و سرگرمي‌هاي جذاب براي كودك. البته اين هم مهم است كه بدانيم هدف ما از اين آموزش‌ها، جلوگيري از انفجار و تلفات مين نيست بلكه اين آموزش‌ها بايد منجر به تغيير روش زندگي ساكنان اين مناطق شود. آنها با اين آموزش‌ها بايد ياد بگيرند كه در محل زندگي‌شان خطر وجود دارد و بتوانند زندگي‌شان را با اين خطر سازگار كنند.»
صادقي هم مثل آن تخريب‌چي خط بطلاني بر ادعاي آن مسوولاني مي‌كشد كه كيك پايان پاكسازي استان شان را برش زدند. استان‌هايي كه مين‌هايش هنوز قرباني مي‌گيرد چون بعد از آن جشن‌ها، دستور داده شد تمام تابلوهاي هشدار خطر از مناطق مين‌گذاري شده جمع شود.  «تابلوي هشدار خطر مين بايد در منطقه آلوده يا مشكوك به آلودگي نصب شود ولي وقتي مدعي مي‌شوند كه منطقه پاك شده، تابلويي هم در كار نخواهد بود. اگر منطقه بي‌تابلويي هنوز قرباني مي‌گيرد و هنوز بر اثر انفجار مين مي‌لرزد و ترك مي‌خورد، پاكسازي‌ها دقيق نبوده يا كنترل و بازبيني كيفي انجام نشده يا ضمانت‌هاي لازم در كار نبوده. پيش از سال 85 كه مركز مين زدايي ايجاد شد، ارتش و سپاه پاسداران كه هركدام بخشي از مسووليت پاكسازي را بر عهده داشتند، با استانداردهاي خودشان كار مي‌كردند در حالي كه مركز مين زدايي، استانداردهاي جديدي تعريف كرد. البته برخي مناطق هم به دليل صعب العبور بودن، نيازمند پاكسازي ويژه هستند. هورالهويزه، منطقه سخت است، چزابه، منطقه رمل است، كوشك، باتلاق است. اين مناطق نيازمند پاكسازي ويژه است.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون