نيره خادمي
استان گيلان، محل زندگي ۳ ميليون نفر از مردم ايران و گريزگاه مردم بسياري از شهرها در تعطيلات و در روزهاي آلوده يا حتي در روزهاي نبود برق و گاز با بحران روبهرو است؛ ابربحراني كه تاكنون كمتر به چشم آمده است ولي به قدري جدي است كه استاندار گيلان هم از تهديدهاي آن سخن ميگويد و ميخواهد كه به عنوان اولويت استان مطرح شود. تالاب انزلي در حال نابودي است و عمق آن بهشدت كاهش يافته است؛ پروژههاي تصفيهخانه گيلان به كندي پيش ميرود و اين جداي ماجراي پسماند و عدم مديريت آن در اين استان شمالي كشور است. هادي حقشناس كه از اواسط مهر ماه امسال به عنوان استاندار گيلان انتخاب شده است، اهل صومعهسرا است و پيش از اين هم نماينده بندرانزلي در مجلس بوده و مسووليت استانداري گلستان و مديريت بنادر و دريانوردي در چند استان را نيز برعهده داشته است و شايد به همين دليل از همان روز نخست حضور دوبارهاش به عنوان استاندار در يك منطقه شمالي، دغدغه تالاب انزلي و به طور كل محيطزيست منطقه را مطرح كرده است. او در مراسم معارفهاش، اينطور درباره تالاب انزلي سخن گفت: «تالاب انزلي ۲۰ هزار هكتار وسعت دارد، اگر ميانگين عمق آب آن ۵ متر باشد كه پيش از اين بود، يك ميليارد متر مكعب فضولات انساني يا از رودخانه گل و لاي در بر دارد. بايد اين فاضلاب انساني وارد تالاب نشود و شرطش اين است كه تصفيهخانهها فعال شوند. قطعا اگر اقدامي صورت نگيرد در 10 سال آينده، شاهد خشكي تالاب و وجود ريزگرد خواهيم بود.»
اما سخنان او تنها به جلسه معارفه محدود نشد و چند روز پيش، كمي فراتر از آن رفت و نسبت به غيرقابل سكونت شدن بندرانزلي و رشت هشدار داد: «اگر چارهانديشي نشود حتما ظرف دو، سه سال آينده تيتر يك خبرها آن است كه «رشتيها و انزليچيها در حال ترك شهر هستند» چون تالاب انزلي از فاضلاب انساني به مساحت ۲۰۰ ميليون متر مربع پر ميشود و فقط با وزش يك نسيم مردم بايد گرد و غبارهاي ناشي از انواع فاضلاب را استشمام كنند و انواع سرطان شيوع مييابد.
روزانه ۳۸۰ هزار مترمكعب شيرابه حاصل از زباله، داخل رودخانه زرجوب و گوهررود ريخته ميشود و سپس به طور مستقيم وارد تالاب انزلي ميشود، ميانگين عمق تالاب انزلي ۵۰ سال گذشته ۱۰ متر و ۳۰ سال پيش 5 متر بوده است كه اكنون به 5 سانتيمتر رسيده است. تالاب انزلي پر از زباله شهروندان رشت، بندرانزلي و صومعهسرا است و زايش طبيعي ماهيان درياي خزر در اين تالاب از بين رفته است، راهكار اين مشكل احداث تصفيهخانه فاضلاب در شهر رشت، صومعهسرا و انزلي است كه براي احداث تصفيهخانه فاضلاب در اين سه شهرستان، ۳۰۰ ميليون دلار (معادل ۲۰ هزار ميليارد تومان) اعتبار نياز است.»
او همچنين از پسماند به عنوان مشكل ديگر استان نام برد و گفت: «بايد دستگاه زبالهسوز نصب و فعال شود، اگر مساله محيطزيست مشكل نخست دولتها و سازمانهاي مردمنهاد باشد، به طور قطع اين معضلات روي هم انباشته نميشود.» بعد هم در توضيح بيشتر اين گفتهها، موضوعات ديگري چون عقبماندگي پروژه تصفيهخانههاي استان مطرح شد و حالا «اعتماد» براي دريافت جزييات ماجرا با هادي حقشناس گفتوگويي داشته است. او همانطور كه چند روز پيش پشت تريبون درباره شرايط بحراني تالاب انزلي هشدار داد، حالا در كنار توضيح درباره شرايط زيستي تالاب، دلايل عقبماندگي پروژه تصفيهخانهها و فرآيندي كه استان را به اين وضعيت رسانده است به «اعتماد» ميگويد: طبق گزارشهايي كه اين اواخر از بيمارستانهاي شهرهاي اطراف بندرانزلي دريافت كرده، آمار سرطانهاي گوارشي و بيماريهاي پوستي افزايش يافته است و اين بيماريها عمدتا ناشي از تنفس ريزگردهايي است كه با هر باد و نسيمي پراكنده ميشود و اين مشكل را به وجود ميآورند.
چند روز پيش از مخاطرات زيست محيطي كه استان گيلان را تهديد ميكند سخن گفتيد، نسبت به شرايط تالاب انزلي هشدار داديد و به مساله عقبماندگي پروژه تصفيهخانههاي اين استان اشاره كرديد. دليل اين عقبماندگي چيست؟
به طور تقريبي ميانگين اجراي شبكه تصفيهخانههاي استان گيلان زير ۳۰درصد است درحالي كه ميانگين آن براي كشور، بيش از ۷۰درصد است و اين پروژهها به هر دليلي در گيلان اجرا نشده است و يكي از اين دلايل شايد اين است كه به دليل ميزان بسيار بالاي بارندگيها در گيلان كه بيش از چهار برابر كل كشور است، ميزان آبهاي سطحي در اين استان هم بهشدت بالاست و دليل ديگر هم به موضوع تحريمها مرتبط است؛ در ابتداي دهه هشتاد مقرر شده بود كه بانك جهاني براي اجراي پروژه تصفيهخانههاي هشت شهر ايران از جمله شهر رشت و بندرانزلي منابع مالي تامين كند اما اين كار به خاطر تحريمهايي كه دهه ۹۰ شروع شد و همچنان هم ادامه دارد، دچار مشكل شد بنابراين منابع كافي به آن نرسيد و در واقع منابع اختصاص داده نشد.
در بسياري از شهرهاي ايران زبالهها قابل دفن كردن است اما در استانهايي چون گيلان و مازندران قابل دفن كردن نيست، چون زباله شيرابه توليد ميكند. زبالهها در صورت دفن، آبهاي زيرزميني را آلوده ميكند و زمينهاي كشاورزي را از وضعيت سوددهي خارج ميكند، بنابراين موضوع زباله از يك سمت مشكل ايجاد كرده است و از سمت ديگر فاضلابهاي صنعتي، كشاورزي و خانگي وارد محيط ميشوند و رودخانهها را آلوده ميكنند.
مقصد اين رودخانهها در گيلان، تالاب انزلي است و در حال حاضر مسير حركت تا تالاب انزلي و تالاب انزلي را به معناي واقعي آلوده كرده است.
اين اتفاق چه آسيبهاي ديگري براي محيطزيست استان دارد؟
در جريان اين آلودگيها، آبزيان هم دچار آسيب ميشوند. در تالاب انزلي بيش از ۷۰ گونه آبزي داشتيم و اين تعداد در حال حاضر به نصف رسيده است و اين مساله در مورد پرندگان هم وجود دارد. به هر حال استان گيلان به دليل نبود اعتبارات، جدي نگرفتن شبكه فاضلاب و تصفيهخانهها با پديده پسماند و انواع فاضلابها مواجه شده است.
شما تلويحا موضوع غيرقابل سكونت شدن برخي از شهرهاي شمالي به واسطه آلودگيها را طرح كرديد، چه روندي در سالهاي گذشته، اين شرايط را رقم زده است كه از غير قابل سكونت شدن در اين منطقه صحبت ميكنيم؟
عمق تالاب انزلي پيش از انقلاب بيش از 10 متر بود؛ پس از انقلاب، فاضلاب و همچنين ۱۱ رودخانهاي كه به سمت تالاب ميروند و با خود گل و لاي حمل ميكنند منجر به ايجاد رسوب در آن شد.
اين رسوب، بيش از 10 متر و در دو دهه پيش به ۵ متر رسيده بود اما در حال حاضر عمق برخي نقاط تالاب به كمتر از نيم متر ميرسد و در برخي نقاط هم اصلا عمقي وجود ندارد.
در سالهاي گذشته از روستاهاي اطراف تالاب انزلي به سمت اين شهر بار يا محصولات كشاورزي براي فروش از طريق تالاب آورده ميشد اما امروزه اين تردد، طي يك فرآيندي كاملا مختل شده است بنابراين هيچ باري هم انتقال پيدا نميكند.
از سوي ديگر حجم فاضلاب شهري هم به دليل افزايش جمعيت، زياد شده است، بنابراين، اين حدس كه در صورت انجام نشدن اقدامات لازم براي نجات آن، تا سه سال ديگر تالابي وجود نخواهد داشت، طبيعي است.
درباره احتمال شيوع بيماريهاي پوستي و انواع سرطان به واسطه تنفس ريزگردهاي حاصل از فاضلاب در اين استان بيشتر توضيح ميدهيد؟
براساس گزارشي كه من از بيمارستانهاي شهرهاي اطراف گرفتهام بيماريهاي پوستي و سرطان گوارش در آنها گزارش شده است كه عمدتا ناشي از تنفس ريزگردهاي ناشي از فاضلاب است كه در هنگام آفتاب با هر باد و نسيمي برميخيزد و مساله ايجاد كرده است.
آيا آمار دقيقتري در اين باره وجود دارد؟
آمار دقيق كه وجود ندارد.
آمار دقيق نداريد ولي روند افزايشي است؟
بله، آمار نيست.
در صورت اختصاص بودجه ۳۰۰ ميليون دلاري به استان، چه اقداماتي در اين زمينه انجام خواهد شد؟
بودجه اختصاص يابد، پروژه تصفيهخانهها تكميل خواهد شد، به اضافه شبكه فاضلاب شهري استان كه بايد در رشت، انزلي و صومعهسرا مانند شبكه فاضلاب تهران اجرا شود. حتي اگر تصفيهخانهها در تهران كار نكنند، زباله را ميشود دفن كرد اما در استان گيلان چنين چيزي امكانپذير نيست. اگر در گيلان يك ليوان آب روي زمين بريزيد داخل آن نميرود و آب جاري ميشود چون زمين سيراب است اما در تهران اينطور نيست چون زمين تشنه است.
يعني با چنين اقداماتي مشكلات زيستمحيطي استان حل ميشود؟
هم مساله مشخص است هم صورت مساله و هم راهحل آن. اگر مبلغي كه عنوان شد به گيلان اختصاص يابد، چند اتفاق مهم در استان ميافتد. يك؛ هزاران هكتار از زمينهاي گيلان از آلودگي نجات پيدا ميكند. دو؛ بزرگترين زايشگاه آبزيان درياي خزر به بيست هزار هكتار تا بيست هزار استخر به هم پيوسته احيا خواهد شد و اين به صيد صيادي در درياي خزر كمك ميكند. سوم؛ بحث گردشگري در استان گيلان است كه تقويت ميشود و نكته آخر كه بسيار هم مهم است سلامت ايرانيان است كه در معرض خطر است و در اين صورت تضمين خواهد شد.
چرا دولتها تاكنون به اين موضوعات بودجه اختصاص ندادند، هيچ اقدامي انجام نشده و كار به اينجا كشيده شده است؟
به نظر من تا به حال مساله محيطزيست در گيلان، مساله نخست و اولويت نبوده است. هر چيزي كه مساله اول شما نباشد بودجه هم به آن تخصيص داده نميشود. من در روزي كه جلسه معارفهام انجام شد از اين مساله گفتم و در اين سه ماه گذشته نيز در تمام جلسات گفتهام مساله اول من، تالاب انزلي، دو رودخانه زرجوب و گوهررود رشت و چهار تالاب ديگر است. اولويت اول من تالاب است چون براي تالاب ديگر فرصت نيست و اگر دير بجنبيم ۷۰ گونه آبزياني كه به ۳۰ گونه رسيده است در سه سال آينده، همان ميزان هم از بين خواهد رفت. همين ديروز از مسوولان وزرات جهاد خواستم كه براي آبزيان تالاب، بانك ژن ايجاد كنند چون ممكن است ديگر اينچنين آبزيان و گونههاي منحصر به فردي، وجود خارجي نداشته باشد.من تازه متوجه اين مساله نشدهام و از روز اول كه وارد گيلان شدم دغدغه من بود و اميدوارم كه اين موضوع در دولت هم شنيده شود.