• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5953 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ دي

ناترازي آدم‌ها

ابوعلي گلزاري

جمعيت استان گيلان در حالت معمولي، سه برابر ظرفيت زيستي آن است. براساس مطالعات مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي در ۷ سال آينده هم باتوجه به اين بحران‌هاي آبي كه در كشور  پيش رو داريم ۳۰ درصد به جمعيت آن اضافه خواهد شد. 
در گذشته مازندران شهر هدف بود و در حال حاضر به سمت گيلان چرخش ايجاد شده است. در 5-4 سال اخير حدود ۷ و نيم و تا ۸ ميليون مهاجرت از ناحيه شرقي و جنوبي كشور به سمت غرب و مخصوصا گيلان انجام شده است.
 گيلان بعد از تهران و البرز متراكم‌ترين استان كشور محسوب مي‌شود و اين روند هم در حال افزايش است. از طرفي جمعيت ماسال، حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار نفر است كه در تابستان و فقط در شهريور، حدود يك و نيم تا دو ميليون نفر گردشگر يعني 
ده برابر ظرفيت به داخل آن رفته‌اند. هفته آخر شهريور، ماسال پاركينگ متحرك بود. ما در گيلان نه تنها زيرساخت آب و فاضلاب كه زير ساخت پسماند هم نداريم. همچنين شهرك‌هاي صنعتي اطراف گيلان هيچ كدام تصفيه فاضلاب ندارند و اين آسيب بزرگي براي منطقه است بنابراين در حالت معمولي و با جمعيت ساكن هم مديريتي وجود ندارد و در اين شرايط، مهاجران و بحث‌هاي توريستي هم تاثير خود را بر اين استان خواهد گذاشت. بحث محيط‌زيست در كل كشور و به تبع آن در گيلان هم هيچ‌وقت در اولويت نبوده است. تا همين حالا اين بيمار درد داشته و هر پزشكي هم گفته نه! درد ندارد يعني هيچ كس اين درد را نمي‌شنيد و استانداران قبلي گيلان اصلا در اين فضا نبودند و معني اين را متوجه نمي‌شدند كه بزرگ‌ترين آسيب استان، موضوعات مرتبط با محيط‌زيست است يعني چه. اكنون استاندار درباره تالاب انزلي و مسائل محيط‌زيستي استان صحبت مي‌كند و اين قدم بزرگي است اما وقتي استاندار يك درد را مي‌گويد، بايد درمان هم براي آن داشته باشد. در اين روزها همه مسوولان منتقد وضع حاضر شده‌اند در حالي كه همه اين را مي‌دانيم اما برنامه مسوولان چيست؟ قوه مجريه بايد در كار اقدام و اجرا باشد. سازمان محيط‌زيست هم در اين شرايط يا صدايش به جايي نمي‌رسد يا تاكنون بدنه‌اي نداشته است كه بتواند با ارقام و اعداد مشكل را تصوير كند. 
سازمان هميشه ناظر بوده است. اداره محيط‌زيست رشت دربرابر يك تخلف چه كاري مي‌تواند انجام دهد؟ مي‌تواند از طريق مراجع مختلف، شكايت كند اما درنهايت اتفاقي نمي‌افتد و مثلا شهردار به جريمه نقدي محكوم مي‌شود. بحث‌هاي مرتبط با محيط‌زيست حاكميتي است درحالي كه سازمان، هيچ‌وقت نقش نظارتي خود را ايفا نكرده است، چراكه بسياري از پروژه‌هايي كه اكنون در كشور مشكل‌ساز شده است از‌جمله سدها، مجوز محيط‌زيست داشتند و ارزيابي محيط‌زيستي هم دريافت كرده بودند.
به‌ طور كلي اينكه نفر اول استان دغدغه تالاب و محيط‌زيست را بيان مي‌كند، خوب است اما ضعف آن در اين است كه تمام مباحث را مالي در‌نظر مي‌گيرد اما معتقدم همين فردا هم اگر 300 ميليون دلار بودجه به استان تزريق شود باز هم هيچ اتفاقي نمي‌افتد. داستان محيط‌زيست در وهله نخست، داستان مديريتي است دوم؛ فرهنگ‌سازي و سوم مساله مالي. متاسفانه حتي در يك كوچه گيلان تصفيه پسماند معمولي هم انجام نمي‌شود و فاضلاب به راحتي در جوي آب ريخته مي‌شود چون تا به حال آموزش محيط‌زيستي نداشتيم. براي يك زباله‌سوز تاكنون 200 ميليارد تومان پول تزريق شده است اما يك كيلوگرم پسماند نسوزانده است بنابراين اگر 800 ميليارد تومان هم تزريق شود باز اتفاقي نمي‌افتد چون مسير اشتباه است و آدم متخصص در سيستم وجود ندارد. مي‌خواهند زباله‌سوز را از نوشهر جمع كنند و در عين حال مي‌خواهند در رشت زباله‌سوز بياورند در‌حالي كه همين زباله‌سوز منجر به آلودگي هوا در نوشهر شده است، بنابراين هواي رشت آلوده مي‌شود در اين صورت هم آلودگي هوا داريم و هم و شيرابه آن پخش مي‌شود. مساله ما مالي نيست و مديريت و فرهنگ ۸۰درصد آن است. 
همين حالا اگر تفكيك پسماند در استان داشته باشيم مي‌توانيم مشكل را به اين صورت حل كنيم؛ روزي 2 هزار تن پسماند توليد مي‌شود كه حدود 1500 تن آن‌ تر و 500 تن آن زباله خشك ارزشمند و قابل بازيافت است و قيمت دارد. همين 500 تن مي‌تواند كل هزينه مديريت پسماند شهر را در بياورد. اين بحث‌هاي مديريتي و تخصصي وجود دارد اما چون برنامه جامعي نداريم تزريق پول هم مشكل را حل نخواهد افتاد. اگر ميلياردها تومان پول صرف كنيد وقتي مسير اشتباه باشد، مشكل حل نخواهد شد.
اگر در رشت سيستم تفكيك پسماند داشته باشيم، بهترين روش براي پسماند ‌تر و غير ارزشمند، پرس كردن آن است و مي‌توان به عنوان سوخت در صنعت سيمان يا فولاد از آن استفاده كرد، مخصوصا در روزهايي كه ناترازي داريم بنابراين قاعدتا در اين صورت نيازي به زباله‌سوز نداريم و در دنيا الان از اين زباله‌ها به عنوان سوخت همراه استفاده مي‌كنند.
اين موضوع در برنامه هفتم هم آمده است و بايد به اين سمت برويم. در كل دنيا هم چنين اتفاقي مي‌افتد، هر تن پسماند ‌تر تفكيك شده بين 20 تا 100 متر مكعب گاز متان توليد مي‌كند. 1500 تن زباله‌اي كه در گيلان توليد مي‌شود، حدود 100 هزار متر مكعب، گاز خواهد داد يعني نه تنها هزينه چنداني ندارد كه به دنبال سوزاندن آن مي‌توان گاز توليد و استفاده كرد. در اين صورت هم پسماند خشك ما به عنوان سوخت استفاده مي‌شود و هم پسماند ‌تر تبديل به گاز مي‌شود. در حال حاضر كل آب گرم سوييس از همين طريق و سوزاندن پسماند ‌تر توليد مي‌شود. 
در ايران چون هميشه سوخت ارزان بوده است كسي به فكر استفاده از اين روش‌ها براي توليد سوخت نيفتاده است و حالا هم مشكل پسماند و هم گاز مشكل داريم. تنها راه‌حلي كه براي پسماند داريم انتقال آن است. 
تمام پسماندها بايد با قطار به مرز قزوين و گيلان منتقل شود؛ جايي كه با آب‌هاي زير زميني، منطقه مسكوني فاصله زيادي دارد. اگر روزي دو هزار تن پسماند يك جا جمع شود همه شركت‌هاي خصوصي خودشان مي‌آيند و اصلا نيازي به سرمايه‌گذاري و هزينه ندارد. معتقدم در ايران ناترازي انرژي نداريم بلكه با ناترازي آدم‌ها روبه‌رو هستيم درحالي كه راه‌حل دادن، كار افراد متخصص است. 
يكي از عوامل آلوده‌كننده رودخانه‌هاي رشت، آلاينده‌هاي پسماندهاي جوامع محلي حاشيه رودخانه است كه به روش‌هاي مديريتي و مسائل فرهنگي برمي‌گردد. روزانه 15 هزار متر مكعب از فاضلاب شهر صنعتي سفيد‌رود وارد تالاب مي‌شود؛ از شهر صنعتي حدود 500 مترمكعب، از زندان رشت 700 متر مكعب، از فاضلاب‌هاي بيمارستاني حدود 1500 متر مكعب و از فاضلاب رشت روزي 95 هزار متر مكعب. درمان اينها راهكار دارد. 
فاضلاب‌هاي شهرك صنعتي بايد راه بيفتد و براي فاضلاب شهري هم بايد تصفيه‌هاي محلي را راه بيندازيم. هر كدام از كارخانه‌ها و بيمارستان‌ها هم بايد خودشان پيش تصفيه داشته باشد و فاضلاب شهري هم بايد قبل از ورود به رودخانه‌هاي زرجوب و گوهررود تصفيه شود. 
 ما اولين شهر دنيا نيستيم كه فاضلاب و پسماند توليد مي‌كنيم تمام شهرهاي دنيا اين مساله را حل كردند و اولين بحث در اين زمينه مهم بودن ماجرا در سطوح كلان است در‌حالي كه در كشور ما هنوز اين داستان به عنوان يك مساله در نظر گرفته نشده است. 
در هيچ مدرسه‌اي در گيلان آموزش مديريت پسماند به كودكان داده نمي‌شود و درباره پساب با آنها صحبت نمي‌شود در‌حالي كه آموزش و فرهنگ‌سازي از طريق مدرسه، دانشگاه و رسانه‌ها بخش مهم ماجرا است. 
اين موضوع در سطح كلان نياز به يك كارگروه يا نماينده ويژه از سوي دولت دارد، زيرا ما با ابرچالش مواجه هستيم و مساله در سطح استان حل نمي‌شود. مشكلي كه با يك ذهنيت ايجاد شده است با همان ذهنيت حل نخواهد شد آن‌هم در شرايطي كه هنوز يك متخصص محيط‌زيست كاردرست در استان نداريم كه در اين زمينه صاحب‌نظر باشد و بتواند موضوع را حل كند. 
قبل از حضور شوراهاي شهر ميانگين عمر شهرداران رشت 5 - 4 سال بود اما از زماني كه شوراها آمده‌اند ميانگين حضور شهرداران در مديريت شهري به 9 ماه رسيده است يعني يك شهردار تا حوزه خود را مي‌شناسد، بايد برود بنابراين چطور انتظار داريم چنين شهرداري كه زير يك سال در راس مديريت شهري است كار انجام دهد. 
مديران عامل پسماند هم همين‌طور و طي اين چند سال مدام تغيير يافته‌اند در صورتي ‌كه موضوع پسماند و مديريت آن نياز به وقت گذاشتن دارد. بايد نقشه راه مديريت محيط‌زيستي استان را داشته باشيم؛ خيلي مهم است كه هر مديري هم كه تغيير پيدا كند، مدير بعدي و جايگزين او بايد همان راه و برنامه‌ها را براي تالاب، رودها و پسماند پيش ببرد. اگر اين نقشه راه مشخص باشد هر فردي هم در راس مديريت قرار بگيرد بايد به آن تمكين كند. اگر چنين برنامه‌اي وجود داشت و تاكنون هر استانداري 10درصد آن را پيش برده بود تا الان مساله جلو رفته بود.
پست دكتراي  مديريت پسماند

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون