دستگیری قاتلان دانشجوی نخبه
برادر اميرمحمد: در مورد گرفتن اموال مسروقه از سارقان نه ما چيزي پرسيده‌ايم و نه آگاهي چيزي به ما گفته است
بهاره شبانكارئيان| «از آگاهي تهران با ما تماس گرفته و گفته‌اند سارقان دستگير شده‌اند، اما در مورد گرفتن اموال مسروقه از سارقان نه ما چيزي پرسيده‌ايم و نه آگاهي چيزي به ما گفته است. تا الان هم بسياري از وكلا از جمله رييس اسكودا براي وكالت پرونده برادرم اعلام آمادگي كرده‌اند، اما ما هنوز به هيچ كس به‌طور رسمي و قراردادي وكالت نداده‌ايم.» اينها صحبت‌هاي «محمدامين خالقي»، برادر اميرمحمد خالقي، دانشجوي كشته شده با «اعتماد» است. شش روز پس از اينكه دو سارق مسلح، «اميرمحمد خالقي» دانشجوي نخبه رشته مديريت كسب و كار دانشگاه تهران را در كوي دانشگاه با ضربات چاقو به قتل رسانده و گوشي، لپ‌تاپ و مدارك او را سرقت كرده‌اند، مقامات قضايي روز گذشته خبر داده‌اند كه دو متهم پرونده قتل دانشجوي دانشگاه تهران دستگير شده‌اند. «محمد شهرياري»، سرپرست دادسراي امور جنايي تهران ۳۰ بهمن ماه سال جاري در مورد جزييات خبر دستگيري اين متهمان گفت: «متهمان به ۳۰ تا ۴۰ فقره سرقت طي ۲ تا ۳ ماه اخير اعتراف كردند. البته اين سرقت‌ها منجر به دستگيري متهمان نشده و اقدام مجرمانه آنها تداوم پيدا كرده و درنهايت منجر به قتل دانشجوي دانشگاه تهران شده است. مرتبطان پرونده و تسهيل‌كنندگان فروش اموال مسروقه نيز شناسايي و دستگير شدند.»
اظهارات متهماني كه مرتكب قتل اميرمحمد شده‌اند
پيراهن راه‌راه آبي رنگ مخصوص به متهمان را به تن كرده و روبه‌روي دوربين پليس آگاهي نشسته‌اند. احمد، سارقي كه مرتكب قتل شده در جلسه بازپرسي اظهار كرده: «همدستم، او را شناسايي كرد و گفت صددرصد دانشجو است و در كوله‌اش لپ‌تاپ وجود دارد. رفتيم و تا من پياده شدم او فرار كرد. همدستم با موتور دنبال او رفت و از پشت لباس دانشجو را گرفت. من به آنها رسيدم. دانشجو گفت كيفم را بده و گوشي‌ام را ببر. گفتم عيب ندارد گوشي را بده كيف را بگير! همدستم رو به دانشجو گفت كيفت را بده. دانشجو به صورت من و همدستم زد. بعد همدستم به من گفت با چاقو او را بزن و من هم با چاقو دانشجو را زدم.» امير، متهم ديگري است كه سارق قاتل را تحريك كرده تا ضربات مهلك را به جان دانشجوي دانشگاه تهران بزند. او نيز گفته: «دانشجو وقتي ما را ديد، دويد. ما رفتيم سمت او و همدستم چاقو را كشيد و به او گفت، مي‌زنم! دانشجو گوشي‌اش را به سمت همدستم گرفت و گفت بيا، اما كيفش را نداد. همدستم با چاقو او را زد. وقتي فهميدم اين دانشجو كشته شده لپ‌تاپش را نگه داشتم، اما گوشي او را يك ميليون و ۵۰۰ هزار تومان فروختم.»
فقدان روشنايي و نبود دوربين مداربسته
حالا «اعتماد» با توجه به اظهارات متهمان در گفت‌وگو با «امين گلريز»، قاضي سابق تهران و وكيل دادگستري ابعاد اين جنايت را بررسي كرده است.
جنايتي هولناك در محدوده كوي دانشگاه رخ داده. اين منطقه داراي نقص‌هايي بوده كه وقوع جرم را راحت‌تر كرده است. از منظر جرم‌شناسي در مورد محل وقوع جرم توضيح مي‌دهيد.
منطقه‌اي كه اين جنايت در آن رخ داده مشرف به دانشگاه تهران است؛ يعني محل تردد دانشجويان در تمام ساعات شبانه. در اين منطقه يكسري درختان برافراشته وجود دارد و كوچه داراي عرض كمي است. همچنين كوچه مجهز به روشنايي در شب نيست. بنابراين عامل اصلي از منظر جرم‌شناسي عدم وجود روشنايي در شب است كه اين موضوع مي‌تواند جزو موارد پيشگيرانه جرم باشد. به نظر شهرداري بايد در اين مورد پاسخگو باشد؛ چراكه دزد عاقل مي‌برد اول چراغ خانه را. فقدان روشنايي، محيط را براي چنين جناياتي مستعد مي‌سازد. در نتيجه سارقان قاتل هم قطعا آن منطقه را شناسايي كرده بودند، چون مي‌دانستند قسمتي از آن محله پارك است و قسمت ديگر كه شامل اين كوچه بوده فاقد روشنايي است. وگرنه هيچ سارق عاقلي در محدوده كوي دانشگاه اقدام به سرقت يا جنايت نمي‌كند. مورد ديگر در اين منطقه فقدان دوربين‌هاي مداربسته است؛ تصاويري كه در رسانه‌ها و فضاي مجازي منتشر شده مرتبط به بعد از وقوع جنايت است؛ يعني از صحنه سرقت و جنايت هيچ تصويري وجود ندارد. مورد بعدي عدم وجود گيت‌هاي نگهباني در اين محل است. به هر حال كوچه‌هاي مشرف به كوي دانشگاه بايد امن باشد و در هر كوچه گيت‌هاي نگهباني براي پيشگيري وضعي از وقوع جرم وجود داشته باشد. بنابراين مهم‌ترين مساله در اين حادثه، اطلس جنايي است كه كاملا فضا را مستعد وقوع جرم كرده و باعث شده در اطراف دانشگاه چنين مواردي بارها تكرار شود.
معمولا سارقان حرفه‌اي صرفا با انگيزه سرقت از شهروندان دزدي مي‌كنند، اما اين سارقان نه‌تنها اموال اين دانشجو را ربوده‌اند، بلكه او را به شيوه فجيعي به قتل رسانده‌اند. در اين باره نيز توضيح مي‌دهيد.
طبق صحبت‌هاي سرپرست دادسراي جنايي، اين سارقان مرتكب بيش از ۳۰ فقره سرقت شدند، اما تاكنون دستگير نشده بودند. اين موضوع خودش جاي سوال دارد كه چرا سارقاني كه ۳۰ تا ۴۰ فقره سرقت انجام دادند نبايد دستگير مي‌شدند! همچنين طبق اظهارات سارقان مشخص است آنها با بي‌باكي محض اقدام به قتل كردند. يكي از سارقان در اعترافات خود عنوان كرده وقتي به دانشجو گفته كوله را به من بده و او نداده چاقو را به موضع حساس زده؛ يعني سارق چاقو را به موضعي زده كه مي‌دانسته امكان دارد دانشجو كشته شود. در نتيجه اين اقدام سارق بي‌باكي او را نسبت به جرم نشان مي‌دهد. قاتل در اين پرونده به يك ضربه نيز اكتفا نكرده و دو، سه ضربه به مقتول وارد كرده است. در چنين مواقعي مقام قضايي بايد براي پيشگيري از وقوع چنين جرايمي شرايط عمومي قصاص را در محل وقوع جرم در نظر بگيرد؛ يعني قصاص در ملاعام.