ضلع سوم افول!
بهروز مرباغي
برخي تاريخنويسان و پژوهشگران حوزه جامعه و حكومت بر اين باور هستند كه «ايران كشور گسستها وثباتهاي كوتاهمدت» است. شاهد مدعاي اين محققان عدم تداوم كالبدي و اجتماعي كشور با تغيير حكومتها و سلسلههاست. مثال ميآورند تخريب يادگارهاي صفوي توسط سلسلههاي بعدي و محو هرآنچه قجري مينمود توسط حكومت پهلوي. اينها شايد درست به نظر بيايند ولي دال بر رفتار ذاتي مردم ايران نيستند. چرا در كشورهايي كه دهههاست بر مدار «سيستم» ميچرخند، چنين اتفاقاتي نميافتد؟ رفتار شاهان و سلاطين را نبايد به پاي مردم نوشت. برعكس، آنچه تاكنون از يادگارهاي گذشتگان داريم، نتيجه مراقبتهاي خود مردم است. مردم به ريشه و اصالت خود وفادار هستند. اگر هم نباشند، بازتاب رفتار حاكميت است. وقتي مردم ميبينند حاكميت علاقه و تعصبي به داشتههاي تاريخي و ميراث فرهنگي كشور ندارد، طبيعي است كه آن راه را به ثواب بداند و راه حاكمان را در پيش گيرد. اما، با تمام اين تفاصيل، مردم ما ميتوانند اين نقطه ضعف را داشتهباشند كه حساب خود را از سليقه حاكميت در نگهداشت ميراث كشور جدا نكنند. علاوه بر آن، تعصب يا علاقه به آثار و ميراث فرهنگي و تاريخي خصلتي مادرزادي نيست. مردم در طول زندگي و آموزشهايي كه ميبينند به اين درك ميرسند. اين آموزشها هم شامل آموزشهاي رسمي است هم آموزشهاي مدني. پس نيمي از بيعلاقگي مردم به نگهداشت اين آثار متوجه نظام رسمي آموزشي است نيمي ديگر متوجه تكتك ما ايرانيان. در همين كشور و جامعه با همين نظام آموزشي رسمي افراد و سازمانهاي بسياري هستند كه داوطلبانه و بيهيچ مزد و منتي در تلاش براي حفظ داشتههاي فرهنگي كشور هستند. پس آناني كه تقصيرات را گردن ديگران، از جمله حكومت مياندارند، هم در حق خود جفا ميكنند هم در حق مردم و كشور. همه ما موظفيم تحت هر شرايطي تمام آثار و نشانههاي تاريخيمان را حفاظت كنيم. اينها سند موجوديت ما هستند. درست مثل قباله مالكيت خانهمان. در اين مسير هركس در حد وسع خود عمل ميكند و نبايد از همه افراد انتظار يكسان وحداكثري داشت. اگر چنين نباشد، جامعه و ارزشهاي آن رو به افول ميگذارد. به عبارتي سادهتر، ضلع سوم مثلث افول يك جامعه، دوري از ريشهها و نابودكردن پيوند با گذشته و تاريخ است. امروز حتي در صنعتيترين كشورهاي جهان تمناي بازگشت به ريشه و اصالت مطرح است. در بسياري از جوامع عالم دوري از ميراث را گام اول افول اجتماعي ميدانند. در كشورهايي هم كه به نظر نميآيند تاريخ مدني معتبري داشتهباشند، هر كلوخ و خشتي را در قاب طلا ميگذارند و براي خود تاريخ ميسازند... .
معمار و مدرس دانشگاه