• ۱۴۰۳ يکشنبه ۷ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5966 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۶ بهمن

فیاض زاهد و محمد مهاجری در یادداشتی مشترک تحلیل کردند

دولت دوم ترامپ هم فرصت، هم تهديد

با استقرار دونالد ترامپ، ايران در معرض رويدادها و انتخاب‌هاي مختلفي قرار گرفته است. تحليل شرايط پيش رو به تصميم‌سازان و عناصر درگير در فرآيند اتخاذ رويكردهاي مناسب كمك خواهد كرد. به برخي مسائل اساسي در اين باره مي‌پردازيم: 
۱- به نظر مي‌رسد ترامپ هر چند در برخي راهبردها درصدد تداوم دور اول رياست‌جمهوري خويش است، اما در تاكتيك‌هاي نيل به هدف تغييراتي اساسي داده است. كنار نهادن مثلث پومپئو، بولتن و برايان هوك و انتخاب چهره‌هايي چون جي‌دي ونس در كنار بازيگرداني چهره‌هايي چون ايلان ماسك نشان از يك راهبرد واقع‌بينانه‌تر مي‌دهد.
انتخاب روش‌هاي مصالحه‌جويانه‌تر به جاي تمركز بر انتخاب روش‌هاي تهاجمي. توييت اخير وي در مورد عدم معرفي چهره‌هاي جنگ‌طلب گوياي اين واقعيت نمادين است كه ترامپ علاقه‌مند به جنگ است؛ اما نه جنگ نظامي. او متخصص جنگ‌هاي تجاري و تعرفه‌اي است.
۲- كنار نهادن تيم خاورميانه و انتخاب استيو ويتكاف و اورتگاس در امور خاورميانه به تحليل رسانه‌هاي غربي، دادن شانس مجدد به ديپلماسي است. ويتكاف كه تخصص اصلي‌اش خريدوفروش املاك است، با تجربه موفق در داستان جنگ غزه، همه تلاشش را براي انجام يك معامله پرسود براي امريكا به كار مي‌گيرد. اما همه ما مي‌دانيم كه دلالان املاك دنبال كسب بالاترين امتيازات، اما بالاتر از امتياز در پي جوش دادن معامله به هر قيمتي هستند. 
۳- بزرگ‌ترين خطا در راهبرد، ارزيابي نادرست از وضعيت خود و طرفين است. خودبزرگ‌بيني بيش از اندازه، خطرناك است و خودتحقيري نيز غلط و بي‌معناست.
ما به عنوان ايران، هر چند كارت‌هاي بازيگري‌مان از سال قبل و سال قبل‌تر و سال‌هاي قبل‌ترش كمتر شده، اما همچنان مهم‌ترين كشور غرب آسيا هستيم.
به دليل اتخاذ روش‌هاي نادرست و فشار دشمنان كشور، برخي مزيت‌هاي خود را از دست داده‌ايم، اما به بركت تاريخ، جغرافيا و ميراث ديني و تمدني همچنان آنقدر مزيت داريم كه ما و امريكا را وادارد به يك ارزيابي درست از يكديگر دست يابيم.
۴- هم امام خميني(ره) و هم رهبر معظم بارها تاكيد كرده‌اند كه قطع رابطه ايران و امريكا نمي‌تواند تا ابد ادامه داشته باشد. اينك پس از انجام پيمان‌هاي راهبردي با چين و روسيه، زمان اتخاذ تصميم بعدي است. اگر قرار باشد روزي با امريكا وارد گفت‌وگوهاي جامع شويم، امروز يكي از آن انتخاب‌هاست. 
دولت جديدي در دو سو بر سر كار آمده است. دولت ميانه‌رو پزشكيان مستظهر به حمايت مردم و رهبري است. تجربه مذاكرات برجام و مذاكرات پشت پرده موجود است. اگر طرفين تصميم جدي به گفت‌وگو داشته باشند، مي‌توانند با عزت و حكمت بر ماجراي رفع تحريم‌ها (كه مصلحت امروز ماست) تمركز كنند.
۵- رهبري در چند سخنراني اخير خود هوشمندانه سخني كه از آن بوي مخالفت براي ابداعات جديد به مشام برسد، بيان نكرده‌اند. حكمت رهبري حكم مي‌كند كه شايد از افراد و نهادهاي مورد اعتماد خواسته باشند حول اين موضوع گزارش‌هاي خود را آماده كنند.
اين نكته را بايد بپذيريم كه دولت پزشكيان يكي از فرصت‌هاي محدود پيش رو است. چنانچه پزشكيان نتواند موضوع تحريم را حل كند، نه در جذب اعتماد مخاطبان داخلي خود موفق خواهد شد و نه قادر به حل بحران‌ها و ناترازي‌ها خواهد بود.
۶- مسعود پزشكيان را به صداقت و راستگويي مي‌شناسيم. او روابط عاطفي خوبي با رهبري خردمند نظام دارد. اگر ارزيابي وي حل مسائل بين‌المللي است بايد با صداقت و صراحت با رهبري سخن بگويد. براي يك‌بار هم شده رييس‌جمهور بايد فداكاري هاشمي‌رفسنجاني در پايان جنگ را انجام دهد. 
رهبر انقلاب از رشد ۸ درصدي سخن گفتند. اين امر شدني است. اما تامين نظر ايشان بدون رفع تحريم‌ها و برداشتن قفل از پاي اقتصاد ملي ناممكن است. اگر ايران به توافق معقولي دست نيابد، ترديد نكنيم كه فشارهاي تجاري بر چين موجب كاهش شديد فروش نفت ايران خواهد شد. بايد براي يك‌بار هم كه شده در شرايط غيراضطرار و در نتيجه ارزيابي‌هاي برد- برد به انتخاب دست بزنيم.
۷- تمام مطالعات انجام شده در جامعه جهاني پس از جنگ دوم جهاني نشان مي‌دهد؛ هيچ كشوري، تكرار مي‌كنيم؛ هيچ كشوري نتوانسته بدون سرمايه‌گذاري خارجي وارد مدار توسعه شود. هيچ سرمايه‌گذاري مناسب يا غيرمناسبي در شرايط تحريم امكان تحقق ندارد. توافق با دول اروپايي بدون حل مشكلات با امريكا ناممكن است. نبايد دنبال راه‌هاي ناشدني برويم؛ ما حتي اگر نگران محور مقاومت هم هستيم بايد كشور مستقل، مرفه و قدرتمندي باشيم.
۸- ايران بهشت سرمايه‌گذاري است. صندوق‌هاي ذخيره كشورهاي عربي پر از پول است. رشد اقتصادي چين كاهش شديدي داشته است. رشد اقتصادي سه غول بزرگ اروپايي، انگلستان، فرانسه و آلمان منفي است. ايران آماده جذب هزار ميليارد دلار در اقتصاد خويش است. تنها در صنعت هوايي به پانصد هواپيماي مسافري نياز دارد. در بخش نفت و گاز و ‌پتروشيمي تشنه سيصد ميليارد دلار است. در بخش راه، حمل و نقل ريلي، گسترش بنادر و توريسم، ده‌ها ميليارد دلار سرمايه مي‌توان جذب كرد. ايران براي تامين نظر رهبري بر جوان‌سازي جمعيت هم به اين تكانش نياز دارد. ايران به دنيا و دنيا به ايران براي شكوفايي محتاجند. ايران بهشت سرمايه‌گذاري است. بايد خردورزانه از اين مزيت بهره ببريم.
9- هر تصميمي در عرصه سياست خارجي و رفع تحريم‌ها البته در داخل كشور مخالفان جدي دارد. اين مخالفان به دو گروه شاخص تقسيم مي‌شوند: كاسبان تحريم و مخالفان ايدئولوژيك.
10-كاسب تحريم نه ناسزاست و نه تهمت. به‌طور مشخص از دوره احمدي‌نژاد براي مقابله با تحريم‌ها، زعماي قوم شايد با نيت خيرخواهانه به اين نتيجه رسيدند كه براي سرپا نگهداشتن اقتصاد كشور بايد فكري كرد تا تحريم‌ها نتواند در بالادست به اقتصاد كلان و در پايين‌دست به معيشت مردم صدمه بزند. راهي كه براي دستيابي به اين هدف پيدا كردند، جعل عبارت «دور زدن تحريم» بود. از اينكه در اتاق‌هاي فكر، چه كساني حضور داشته و براي توجيه اين اقدام چه حرف‌هايي زده‌اند، چيزي نمي‌دانيم، اما به نظر مي‌رسد خروجي آن جلسات، تامين نيازهاي اساسي كشور از طريق فروش نفت از طرق غيرمعمول و واردات از روش‌هاي غيرمعمول‌تر بوده است.
از آنجا كه اقتضاي چنين فعاليت‌هاي اقتصادي، ناشفافيت است، بروز هر فسادي در آن طبيعي است. گذر زمان باعث مي‌شود اين درآمدهاي بادآورده و خارج از نظارت، زير دندان‌هاي عاملان آن مزه كند و به هيچ قيمتي حاضر به از دست دادن آن نباشند.به همين سادگي «كاسب تحريم» هر روز پولدارتر و قدرتمند‌تر مي‌شود و چون داراي رانت و موقعيت انحصاري است و لزوما از پشتيباني‌هايي هم برخوردار است به تركتازي خود ادامه مي‌دهد. بدتر اينكه در برابر هر نظارتي مقاومت مي‌كند و به هيچ قيمتي حاضر نيست منافع خود را كنار بگذارد و چون بالطبع هر مذاكره‌اي براي رفع تحريم به معني شكستن شيشه عمر كاسبان تحريم است، با آن مخالفت مي‌كند.
11- كاسب تحريم نمي‌تواند شغل خود را جار بزند، چون پيشه‌اش كريه و ناپسند است و وجاهت عامه ندارد. بنابراين چاره‌اي نمي‌ماند جز اينكه براي خود ويتريني دلپذير بسازد. اين ويترين را با شعارهايي كه بوي انقلاب و ارزش‌ها را بدهد، پر مي‌كند. خب بقيه مسير كاملا روشن است. او براي تداوم حيات خود نياز به جار زدن دارد و به راحتي اين كار را به گروه‌ها و افراد نيابتي واگذار مي‌كند. هرچه جارزن‌ها ساده‌لوح‌تر و آتشين‌تر باشند او به را به هدفش نزديك مي‌كنند.
او بايد مخالفان خود را نفوذي و ليبرال و غربزده معرفي كند . براي اين كار نياز دارد كه اين برچسب‌ها را كساني بزنند كه موقع داد زدن و شعار دادن، رگ‌هاي گردن‌شان متورم شود و رنگ چهره‌شان هم به سرخي بزند. تنها در چنين فضايي است كه كشتي‌هاي روي آب كاسب تحريم مي‌تواند در سواحل آرام پهلو بگيرد. به عبارت ديگر او براي كاسبي‌اش، گردوخاك به پا مي‌كند تا چشمان جامعه كاسبي او را نبيند.
مروري بر مواضع مثلا انقلابي در مجلس، نشست‌ها، ميزگردها، هيات‌ها، سخنراني‌ها و رسانه‌ها حتي از سوي افراد نسبتا موجه در سال‌هاي اخير مي‌تواند صحت اين ادعا را اثبات كند.
12- قطعا دور از انصاف است كه همه تندروهايي كه هر نگاه عملگرايانه به سياست خارجي را به غربگرايي و وادادگي نسبت مي‌دهند، نوكران و كارگزاران كاسبان تحريم بناميم. بخشي از آنها نگاه ظاهرا ايدئولوژيك و شيوه اخباريگري دارند و گرفتار تعصبند. نوشته‌ها و گفته‌هاي‌شان پر است از آيات و روايات و بيانات بزرگان نظام و كشور.
 آنها هر چند مي‌توانند در عداد افراد دلسوز و ارزشي قرار گيرند، اما عملا ديگ حليم كاسبان تحريم را هم مي‌زنند . آنها لابد در تصورشان ثواب جمع مي‌كنند و براي منافع و امنيت ملي يقه مي‌درانند.
سختي كار آنجاست كه توجيه اين بخش از عناصري كه رخت انقلابيگري بر تن دارند، آسان نيست. آنها نشان داده‌اند كه حتي اگر بزرگان نظام و انقلاب نيز به موضوعي راي بدهند كه خلاف ايده‌شان است تمكين نمي‌كنند. البته مرور زمان برخي از آنها را به واقع‌گرايي مي‌كشاند، برخي ديگر افسرده و فرسوده مي‌شوند و كنج عزلت مي‌گزينند و عده‌اي هم سر موضع باقي مي‌مانند.
13- سياست چه از نوع داخلي و خارجي‌اش در نگاه ما معتقدان به نظام جمهوري اسلامي حتما در اعتقادات ديني و انقلابي ما ريشه دارد. با اين توصيف، هر نگاه برون ديني و برون انقلابي به سياست، پيامدهاي خطرناكي دارد كه مي‌تواند تا مرز استحاله انقلاب هم پيش برود. اما نبايد فراموش كرد در همين نگاه درون ديني و درون انقلابي، تاكنون مسائل متعددي از كشور را بدون اينكه از انقلاب و نظام و ارزش‌ها دست بكشيم، حل كرده‌ايم. پايان‌بندي جنگ تحميلي 8ساله، عدم مداخله در جنگ امريكا و عراق، عبور از كنار جنگ افغانستان، برقراري مجدد روابط با عربستان بعد از حج خونين و اخيرا تصميم مدبرانه در واقعه سوريه نمونه‌هايي روشن از تصميماتي است كه با نگاه انقلابي و حفظ نظام اتخاذ شده و ضمن اينكه به معناي عقب‌نشيني از ارزش‌ها نبوده و منافع ملي نيز در آن لحاظ شده است.
در شرايط كنوني و مواجهه با دولت ترامپ، تكرار شيوه‌هاي خردمندانه گذشته و دوري گزيدن از هر رويكرد افراطي، ايران و ايرانيان را به سمت آرامش خواهد برد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون